دوباره تنها شدم و یاری ندارم
از خاطرم رفتی ، دیگه تمومه کارم
با اینکه خاکستر شدم ، هنوز می سوزم
به یاد چشمات ، میگذره هر شب و روزم
حتی قطره ای از اقیانوس دردم
با وجود عشق تو حس نمی کردم
اما بی دغدغه از دلم گذشتی
رفتی ، جز غصه تو قلب من نذاشتی
تورو خدا تنهام نذار ، انقدر دم از رفتن نزن
انقدر نگو تقدیر تو جدا شد از تقدیر من
بذار یه لحظه هم شده تو رو کنارم حس کنم
کافیه ، طاقت ندارم ، از بی وفایی دل بکن
تا کی باید یاد تو رو تسکین قلبم بکنم
تا کی باید به جای تو ، عکستو همدم بکنم
منه دیوونه چرا از اولش نفهمیدم
وقتی دستاتو توی دست غریبه ای دیدم
خسته ام از خیانت هات
خسته ام از دو رنگی هات
از چشمم افتادی گلم
با اون همه قشنگی هات
تورو خدا تنهام نذار ، انقدر دم از رفتن نزن
انقدر نگو تقدیر تو جدا شد از تقدیر من
بذار یه لحظه هم شده تو رو کنارم حس کنم
کافیه ، طاقت ندارم ، از بی وفایی دل بکن


نظرات شما عزیزان: