.....................



كلبه عشق

کلبه ای می سازم
پشت تنهایی شب، زیراین سقف کبود
که به زیبایی پروازکبوترباشد
چهارچوبش ازعشق، سقفش ازعطربهار
رنگ دیوار اتاقش ازآب
پنجره ای ازنور، پرده اش ازگل یاس
عکس لبخند تورا می کوبم
روی ایوان حیاط
تا که هرصبح اقاقی ها را با توسرشارکنم
همه دلخوشیم بودن توست
وچراغ شب تنهای من، نورچشمان تواست
کاشکی درسبد احساسم، شاخه ای مریم بود
عطر آن را با عشق
توشه راه گل قاصدکی می کردم
که به تنهایی تو سربزند
توبه من نزدیکی وخودت می دانی
شبنم یخ زده چشمانم در زمستان سکوت
گرمی دست تو را می طلبد


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 27 اسفند 1391

و ساعت 12:42


آرزو

میدانم که دلتنگ منی ، و دلت همیشه با من است دلم را فدای آن قلب

مهربانت میکنم!

میدانم که مرا دوست داری و تنها آرزویت من هستم تا آخرعمرم عاشقانه

برایت میخوانم ترانه عشق را !

میدانم که همه لحظه به من می اندیشی ،تمام لحظه هایم به این می اندیشم که

چگونه اینهمه عشق و محبت را به تو ابراز کنم !

میدانم که به انتظار من نشسته ای ،اکر تو بگویی تا آخر عمر به انتظارم بنشین

، من تاآخرین حد این انتظار منتظر آمدنت مینشینم!

میدانم که برایت ارزش دارم و همه زندگی ات هستم ، تا آخرین نفس به پای تو

می نشینم و تا آخرین نفس ، یک نفس فریاد میزنم دوستت دارم!

میدانم که چقدر دوستم داری دلتنگی که سهل است دلم برای یک لحظه

درکنارهم بودن پرپر میزند!

اگر بدانی که تنها آرزوی من تویی ، روزی صدها بار آرزو میکنی که

به آرزویم برسم!

اگر بدانی که همه لحظه های زندگی ام به تو می اندیشم ، تک تک لحظه ها

رامی شماری و به عشق آن لحظه ها زندگی میکنی

اگر بدانی که برایم یک دنیا ارزش داری ، سفری به دور دنیا میروی

تا بفهمی چقدربرایم عزیزی...

دوستت دارم ....


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 26 اسفند 1391

و ساعت 12:40


ترکم مکن

ترکم مکن
حتی برای یک روز
زان رو که به انتظار
ایستگاهی متروک خواهم بود
خالی از قطار
ترکم مکن
حتی برای ساعتی
که دلتنگی چون بارانی
به آوارم فرو خواهد ریخت
و غبار
چون هاله ای
جای پایت به شنها امیدم می دهد
و مژگانت، آرامشم
عزیزترین !
ترکم مکن حتی برای ثانیه ای
وقتی تو نیستی
سرگردان سرگشته این سوال مداومم
که باز خواهی گشت آیا


نوشته شده توسط در شنبه 25 اسفند 1391

و ساعت 12:38


ياد

هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد

آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد


تو که نزدیک تر از من به منی می دانی

دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد

هر زمان نغمه ی عشقی ست که من می شنوم

از تو گویاست ، مرا یاد تو می اندازد


دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق

بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد

ساعتی نیست فراموش کنم یاد تو را

غم که با ماست مرا یاد تو می اندازد


نوشته شده توسط در شنبه 24 اسفند 1391

و ساعت 12:37


به خاطر تو

این که چه مدت وچقدرازهم دیگردورباشیم بی اهمیت است


عشق من کما کان ازآن توست


وتا ابدعاشق تو خواهم بود


به خاطر توست که اینجام


چه در روح چه در فکر وچه در جسم


وبا ریختن قطره اشکی فرشته تو در کنارت خواهد بود


نوشته شده توسط کوه بی غم در شنبه 23 اسفند 1391

و ساعت 12:27


عشق

بوسه...            آغوش...

عشق.... عشق... و عشق...

فقط عشقه

که به من امید میده و روحیه

آرامش و دلگرمی

اینا همش هیچی نیست جز خوبی تو

جز عشق پاک تو

مهربانیهای تو...

بذار آروم باشم امروز

مثل همیشه ی با تو بودن

میدونی؟

وقتی عشق معنی پیدا میکنه

دیگه فاصله معنی نداره


نوشته شده توسط کوه بی غم در شنبه 22 اسفند 1391

و ساعت 12:26


دوست دارم

 

 

دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌

دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارمدوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم
دوستت‌دارم‌

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 21 اسفند 1391

و ساعت 12:21


دلبندم

دلبندم
هیچكس
در نظرم همچون تو زیبا نیست
تنهایت نمیگذارم

از چه میهراسی
صورت هیچ ماهرویی
همچون صورت تو
مرا به بوسه افشاندن وانمی دارد

فراموشت نمیكنم
فقط كافیست دردایره ی رؤیت من باشی
اندوهگین مباش
با تو ام

مهربانیهایت
مرا به سوی تو میكشد
و حرارت عشقت
دلگرمم میسازدبه ماندن

عاشقت میمانم
تاآن زمان كه دوستم داشته باشی
و میدانم
كه عشقت تنها منم

و از یادم نمیبری
امااندوه من این است
كه بیوفا میپنداری مرا
و میهراسی

كه رهایت سازم
آه ، نازنین
اینگونه مباش
بااین خیال

عشق را خشن می یابی
و از لمس حریرش
باز میمانی
دلبندم

اگر دوستم داشته باشی
فراموشت نمیكنم
تنهایت نمیگذارم
اندوهگین مباش


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 20 اسفند 1391

و ساعت 12:16


من با تو هستم...

باور نکن تنهاییت را
من در تو پنهانم تو در من
ازمن به من نزدیکتر تو
ازتو به تو نزدیکتر من

باور نکن تنهاییت را
تا یک دلو یک درد داری
تا در عبور از کوچه ی عشق
بر دوش هم سر می گذاری

دل تاب تنهایی ندارد
باور نکن تنهاییت را
هرجای ای دنیا که باشی
من با توئم تنهای تنها

من با توئم هر جا که هستی
حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه یک روز
با هم در این عالم نباشیم


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 19 اسفند 1391

و ساعت 12:13


عشق من

برای من بمون صنم
که گم بشه غم از تنم
چه می شود اگر نشی
 بهانه ی شکستنم

شکستنم برای تو
حدیث عاشقانه بود
نشستنم کنار تو
 حریم شاعرانه بود

 آمده ام که کم کنم
هراسه زخمی تنو
 آمده ای که گم کنی
 سیاهی شبه منو

یاد تو گم نمی شود لحظه ای از چشم ترم
نمی روی ، نمی رود خاطر خوبت از سرم
کمند آن نگاه تو بسته به جان و پیکرم


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 18 اسفند 1391

و ساعت 14:37


قدم

 

 

 

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم

 

با آسمان مفاخره كردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم

 

او با عشق بر شب تب كرده خط كشید
من برق چشم ملتهبت را رقم زدم

 

تا كور سوی اختركان بشكند همه
از نام تو به بام افق ها ،‌ علمزدم

 

با وامی از نگاه تو خورشید های شب
نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم

 

هر نامه را به نام و به عنوان هر كه بود
تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم

 

تا عشق چون نسیم به خاكسترم وزد
شك از تو وام كردم و در باورم زدم

از شادی ام مپرس كه من نیز در ازل
همراه خواجه قرعه ی قسمت به غم زدم


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 18 اسفند 1391

و ساعت 14:32


چرا عاشق نباشم؟

کاش می تونستم چشمانم رو تهدید کنم

تا به خاطر تو اشک حسرت نبارن

وکاش می تونستم عشق رو فراموش کنم...

عاشقی تو این دوره معنایی نداره

دیگه نمی خوام عاشق باشم

اما نمیشه

می خوام عشق رو فراموش کنم

اما نمی تونم...

آخه میگن

هر کی عاشق نباشه آدم نیست...


نوشته شده توسط عاشق تنها در چهار شنبه 16 اسفند 1391

و ساعت 23:27


تقدیم به عشقم

در طلوع صبح برایت بهترین تحفه ها را از کوی عشاق، کوی دلتنگی یارت اوردم

سپیده دم صبح که چشمهای عاشقم را گشودم مثل همیشه قلب بیتابم تو را بهانه کرد نمیدانم این بار

چگونه ارامش کنم شاید با کلام های کودکانه شاید هم...


بهترین همسفر من؛ قصه من و تو قصه دریا و کوه است دریایی که تا پای کوه برسد خشک میشود. دل

 زیبایت را غرق نومیدی نکنم، بهترینم تو ای ستاره شبهای مستی ام وصال من و تو حکیات دو عاشق در

 به در و دیوانه شده وصال من و تو حکایت ابر و باران شده . دل من و تو به هم گره خورده  دل من دست از

 دلت نمیکشد شاید با حرفهای عاشقانه ات بود که مرا صید دلت کردی شاید چشمهای زیبایت بود که

نگاهی سرشار از عشق را برایم یاد اور شد و شاید هم حکمتی در این عشق پاک و زیبایمان است

محبتی که سرشار از عشق است در چشمان تو موج میزند و دلی که تو داری عین دریا عظیم است و

امشب مثل دیگر شبها نیست نمیدانم چرا دلم بی تابتر شده شید تو در این صیدت  برایش قصه عشق

نمیخوانی

اما تو چگونه دل زیبا و معصومم را در دلت زندانی کردی و چه وقت میله های این زندان را میگشایی تا

دلم ازاد و رها زندگی کند

مونس دنیای عاشقانه ام همه اینها را برای تو میسم تویی که روزی فراموش نکنی برای همیشه

عاشقت خواهم ماند

دوستت دارم

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 17 اسفند 1391

و ساعت 22:33


دوست دارم

گفتم كه دوستت دارم ، گفتی كه باور نداری
گفتم اين كلمه را از حفظ نمی گويم از ته دلم می گويم ، گفتی دلم را نيز باور نداری
سكوت تلخی كردم و از ته دلم آه كشيدم. مدتی سكوت با چشمانی خيس
گونه ام خيس شد و قلبم شكسته
گفتی كه تو قلبم را شكستی ، گفتم كه قلبت شكسته نشد ، احساست در هم شكست
گفتی سكوت كن ميخواهم گريه كنم ، من نيز سكوت كردم و با گريه تو نا آرام شدم و اشك ريختم

گفتی بی خيالی از اشكهايم ،چيزی نگفتم ، و باز سكوت و يك آه تلخ
گفتی كاش كه عاشق نمی شدم ، گفتم عاشقی همه اين دردها را دارد
گفتی خسته شدی از همه كس ، گفتم من با تو می مانم
گفتی خيلی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است تنهايی را نمی شناسد
و باز گفتی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است قلب يارش بايد همان تنهايی او باشد
گفتی كه اين حرفايت تكراری است ، گفتم به جز تكرارش راهی نيست

گفتی كه آغوشت را ميخواهم ، گفتم كه منتظر بمان عزيزم
گفتی كه شانه هايت را ميخواهم ، دلم به درد آمد از دوری ات و به غم نشستم
گفتی كه تو از حرفهايم پريشانی ، گفتم حرفی نيست و حرفهايت شكنجه ای بيش نيست
گفتی كه لبخندی بزن ، گفتم كه حس لبخند نيست
گفتم با اينكه اين كلمه تكراری است و با اينكه باور نداری باز ميگويم كه دوستت دارم
چيزی نگفتی و سكوت كردی


گفتم كه دوستت دارم ، دوستت دارم و دوستت دارم و اشك از چشمانم سرازير شد
و باز چيزی نگفتی و به جای سكوت اينبار تو نيز مانند من اشك ريختی

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 15 اسفند 1391

و ساعت 22:31


فکر راحت!

 

 

زمانه هم چون گذریست باید ازین گذر گذشت
 نه راه پیش دارد نه پس باید ازین سفر گذشت
قسمت ما دربه دریست، سهم ما خوش باوریست
 توی راه زندگی، مقصد ما، در به دریست
فکر راحت نفسی خوش دل من می طلبد
 قفسی با، در باز ترانه ای از لب ساز
فکر راحت نفسی خوش دل من می طلبد



قصه شهر فرنگی دروغ بود؛ ستاره های آسمونش بی فروغ بود
قصه شهر فرنگی دروغ بود؛ ستاره های آسمونش بی فروغ بود
پیک خوشبختی ما، داره میاد؛ تو سفره
چشمای عاشق و خیس و منتظر من، به دره
خیره بر دروازه شهر آشنای من که از یک دریچه هم واسه من کوچیکتره
فکر راحت نفسی خوش دل من می طلبد فکر راحت نفسی خوش دل من می طلبد
بوی خوش عطر خاک، دلای ساده و پاک عشق رفتن به خونه قصه ای شد غمناک
فکر راحت نفسی خوش دل من میطلبد

 

 

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 14 اسفند 1391

و ساعت 22:30


داستان واقعی عروسی کتی

ماجراي عروسي كه ميدانست تا 5 روز ديگر خواهد مرد! و همسر فوق العاده اش كه او را تنها نگذاشت
Katie Kirkpatrick دختر 21 ساله ای كه با سرطان دست و پنجه نرم میكرد. برای بهترین روز زندگیش سرطان را جواب كرد

خانم Katie Kirkpatrick كه مبتلا به سرطان است و از اين موضوع سخت ناراحت. تصوير زیر ساعاتي قبل از عروسي و در حالي كه نيك (نامزد كتي) منتظر اتمام مداواي روزانه كتي است در 11 ژانويه 2005 گرفته شده است

با وجود درد و توقف عملكرد ارگانهاي بدن، كتي به همراه دريافت مقادير زيادي مورفين براي كاهش درد، تمام جزئيات عروسي را انجام ميدهد. لباس كتي چند بار تغيير سايز داده چون وي در اين مدت بر اثر بيماري به شدت كاهش وزن داشته است

يكي از وسايل غير معمول عروس در اين عروسي، مخزن اكسيژني بود كه كتي مجبور بود در تمام مدت آنرا با خود حمل كند. طرف ديگر عكس والدين نيك نامزد 23 ساله كتي هستند كه پسرشان را در ازدواج با معشوقه دوران دبيرستانش همراهي ميكنند

كتي در روي صندلي چرخ دار و كپسول اكسيژن به ترانه دوستانش گوش ميدهد

كتي در حالي ازدواج كرد كه خود و دوستانش ميدانستند زمان زيادي زنده نخواهد ماند اما همه تلاش كردند تا در روزهاي پاياني عمر كتي خاطره اي خوش براي وي به جا بگذارند

هنگام پذيرايي كتي مجبور شد چند بار براي مدت طولاني استراحت كند زيرا درد شديد هر از چند گاهي به سراغ وي مي آمد

كتي 5 روز بعد از ازدواج فوت كرد. مشاهده اين دختر رنجور به همراه لبخندي كه در صورت دارد ما را به فكر ميبرد

مهم نيست اين لبخند چقدر به طول مي انجامد ....
مهم اينست كه سخت نگيريم اما ما سخت میگیریم و عزیز ترین کسانمان را سخت میرنجانیم

آرزوی عشق ابدی برای شما

 دوست دارم عشقم


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 11 اسفند 1391

و ساعت 22:28


برای تو

 

براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست

برايتويي كه قلبم منزلگه عشق توست

برايتويي كه احساسم از آن وجود نازنين توست

برايتويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد

برايتويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است

برايتويي كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردي

برايتويي كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردي

برايتويي كه يك لحظه دوري ات برايم مثل يك قرن است

برايتويي كه سكوتت سخت ترين شكنجه ی من است
 
 
 
 
 برای تو که یکی یک دونه ی قلب منی

 

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 13 اسفند 1391

و ساعت 22:24


معجزه عشق


همه جا عطرتو پیچیده ، تنها صدای تو را میشنوم ، جایت در کنارم خالیست

شاخه گلی را به جای تو میگذارم  تا دیگر جایت خالی نباشد، تا دیگر تنها نباشم

تمام احساساتم سهم تو است ، جای تو تا ابد ، تا همیشه در قلب من است

کاش برایت کم نباشم ، کاش برایت با ارزش باشم تا حسرتی در دلم نماند،

تا با خیال راحت قلبم عاشقت بماند

قلبم تنها با تو زنده است ، تو گلی و نفس میدهی به باغچه دلم

این تمام احساسات من است

لیاقتت بیش از اینهاست ، این تمام دار و ندار من است

در این کویر خشک و بی محبت یافتن گلی مثل تو معجزه بود

دیدن باوفایی مثل تو رویا بود، با تو بودن افسانه بود

حالا تو یک معجزه ای در قلب عاشق من

تو  زیباترین حادثه ای که تا ابد میمانی در قلب من


کاش برایت همیشگی باشم ، همیشه همینگونه باشی و من تو را داشته باشم

تو را داشته باشم برای نفس کشیدن ، برای عشق ورزیدن ، برای ماندن

تو آمدی و دلم از غمها رها شد ، حالا احساساتم با تو زیبا شده

عشق آمده و دلم غرق در امواج مهربانی هایت شده

به تو پناه آورده ام ای چشمه زلال دلم ، به تو پناه آورده ام ای بود و نبودم

مرا در میان خودت بگیر تا اسیر آغوشت شوم

تا برای همیشه پشت میله های آن آغوش گرمت زندانی باشم ...

دوستدارم عشقم

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 12 اسفند 1391

و ساعت 22:20


میخواهمت عشق من


می مانی و شبها پرستاره میشود

می آیی و زندگی عاشقانه میشود

میباری و همه جا تازه میشود

می تابی و دلم بیشتر عاشقت میشود

با تو بودن تکرار میشود

این تکرارها باز هم تکرار میشود

و

دنیا که تو باشی از آن میشود

تو هستی و دلم به تو خوش است

تو می مانی همین برایم کافیست

آسمان چشمانم همیشه به رنگ آبیست

میخواهمت ، میخواهمت ای تمام بود و نبودم

تو کجا بودی لحظه هایی که در پی تو بودم

تو کجا بودی لحظه ای که در آرزوی داشتن یکی مثل تو بودم

میخواهمت تا ابد ، این احساسم همیشه در دلت بماند!

نیامده ام که بی وفا باشم ، آمده ام که با تمام وجودم عاشقت باشم

همانگونه که اینک دیوانه ات هستم

مثل این است که عمریست گرفتار تو هستم

می مانی و شبها پر ستاره میشود

می آیی و زندگی ام از این رو به آن رو میشود

میدانی که هیچکس مثل من اینگونه عاشقت نمیشود

میدانی که هیچکس مثل من درگیر تو نمیشود

میخوانمت و دلم هوس فریاد میکند

فریاد نام تو همراه با احساسی در اعماق قلب من


حسی که به آن شک ندارم ، دوستت دارم عشق من 

M


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 11 اسفند 1391

و ساعت 22:20


در انتظار تو


من و تو هستیم و بینمان فاصله

زودتر نمیگذرد این ثانیه های بی حوصله

همچنان باید بی قرار باشیم ، تا کی باید خیره به عکسهای هم باشیم!

بیش از این انتظار مرا میسوزاند، دلخوشی فرداست که 

تمام حسرتها و غمها را بر دلم میپوشاند


تو  در این فاصله میسوزی و من از سوختنت خاکستر میشوم

تو اشک میریزی و من در اشکهایت غرق میشوم

تو نمی تابی و من در تاریکی محو میشوم

تو از انتظار خسته ای و من به انتظار آمدنت دست به دعا میشوم!

انگار عقربه های ساعت هم از انتظار خسته اند ، نشسته اند و حرکت نمیکنند

چرا نمیگذرد ، تا برسد آن روز


در خواب میبینم تو را ،ستاره ها که می آیند ، نمیدانم، میدانند حال من و تو را

روزها شبیه هم است ، امشب نیز مثل دیشب است

امروز خیره به ساعت بودم ، دیروز با ثانیه ها هماهنگ بودم

دیشب خواب دیدم سرم بر روی شانه هایت است ، امروز در فکر خواب دیشب بودم

به انتظارت مینشینم ، انتظار هم پایان نیابد ، میروم به سوی پایانش

تا نزدیک شوم به تو ، در کنارت خیره شوم به چشمانت تا بگویم خیلی دوستت دارم


نوشته شده توسط عاشق تنها در پنج شنبه 10 اسفند 1391

و ساعت 15:30


زندگی من با تو ...


میدانستم عاشق بارانی

آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم

تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد

این اشکهای من است که بر روی تو میبارد

آسمان با دیدن چشمهای من می نالد

عشق همین است و راه آن نفسگیر

باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش

دردهایی که درد نیست  چون دوایش تویی

خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی

عزیز من تویی ، در راز و نیازهایم تنها تویی

با تو بودن یعنی همین

یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین

عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم

این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست

این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم نیست

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم

میترسیدم رهایم کنی ، مرا تنها بگذاری

اما .... تو آنقدر خوبی ، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم


همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند


انگار که عشق تو جایگاهی جاودانه است ، دنیا هم خراب شود


عشق تو سرپناهی بی انتها برای من است

همین مرا آرام میکند ، همین مرا به شوق همیشه داشتنت عاشق انتظار میکند

از خوبی های تو نمیتوان گذشت تو لایق بهترینی

یک روز زیبا با تو میگذرد و یک شب پر ستاره میرسد

وای که شبها با تو چه رویاهایی دارم

وقتی شب میرسد به یادت چه  حالی دارم ، نمیخوابم ، به یادت بیدار میمانم

تا سحر فرا رسد و دوباره تو را ببینم ، این است زندگی من با تو ، که همیشه من همینم

این شده زندگی من که روز و شبم شدی تو

لحظه به لحظه تمام فکر و ذکرم شدی تو

حتی اگر لحظه ای میخوابم در خوابم میبینم تو را

بگذار اینگونه بگویم که من ، بدون تو نمیخواهم زندگی را

دوستدارم عزیزم


نوشته شده توسط عاشق تنها در پنج شنبه 9 اسفند 1391

و ساعت 14:29


وقتی تو باشی


وقتی تو باشی ، زندگی برایم زیباست ، عاشقی برایم بامعناست !

وقتی تو باشی ، قلبم بی آرزوست ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی !

وقتی تو عزیز دلم باشی ، همدمم باشی ، سرپناهم باشی ، طلوع آفتاب برایم آغاز یک

روز پرخاطره دیگر با تو است عزیزم !

تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی ، حالا من هستم و یک

عشق پاک در قلبم !

وقتی تو باشی ، عشق در وجودم همیشه زنده است ، میتپد قلبم تنها برای تو ، میگذرد

لحظه ها به یاد تو و می ماند برای همیشه یک عشق جاودانه در قلبهایمان !

وقتی تو گل من باشی ، باغچه خشک قلبم بهاری میشود ، این دل از عطر و بوی تو پر

از محبت و صفا میشود !

وقتی تو عشق من باشی ، این چشمها برای دیدن تو بی قرار و بی تاب میشود ، حضور

تو در کنارم تنها آرزویم میشود !

وقتی تو همدمم باشی ، دیگر تنهایی با من بیگانه میشود ، غم و غصه های دنیا در قلبم

فراری میشوند !


تو باش ، عزیز دلم باش ، عشقم باش ، دنیا برایمان بهشت همیشگی میشود !

وقتی تو باشی ، وقتی تو همه زندگی ام باشی ، این دل فدای قلب مهربانت میشود

چشمهایم همیشه منتظر دیدن چهره ماهت میشود !

وقتی تو باشی ، من نیز هستم ، زیرا تو درون قلبم هستی !

پس با من باش ای عشق جاودانه ام ، بیا تا با هم بخوانیم ترانه عاشقانه ام را ، که برای

تو سروده ام ای تو که بی تو بودن برایم به معنای خواب همیشگیست !

وقتی تو باشی .........

عاشقتم

 

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در سه شنبه 8 اسفند 1391

و ساعت 23:25


باور کن که دوستت دارم


ای تنها بهانه برای زنده بودنم ، نفس کشیدنم دوستت دارم

ای امید و آرزوی من ، دنیای من دوستت دارم

ای تو به زیبایی یک گل سرخ ، به پاکی یک چشمه زلال ، به لطافت باران بهار دوستت دارم

ای تو فصل بهارم ، همیشه یارم ، همدم این دل پاره پاره ام دوستت دارم

ای تو آرامش وجودم ، همه بود و نبودم ، هستی و تار و پودم دوستت دارم

ای تو طلوع زندگی ام ، ناجی لب تشنگی ام دوستت دارم


ای تو عشق زندگی ام ، همیشگی ام ، ماندنی ام دوستت دارم

دوستت دارم و خواهم داشت ای که تو لایق این دوست داشتنی

عاشقت می مانم و خواهم ماند ای که تو لیلی این دل دیوانه ای

به خاطرت جانم را ، زندگی ام را ، فدایت می کنم ، نثارت میکنم

دوستت دارم که چشمهایم را قربانی نگاهت میکنم


اگر می گویم که دوستت دارم از ته دلم می گویم ، از تمام وجودم می گویم

باور کنی ، باور نکنی یک کلام ! دوستت دارم

بخدا دوستدارم عشقم فدات

M


نوشته شده توسط عاشق تنها در دو شنبه 7 اسفند 1391

و ساعت 23:3


همه هستی ام تویی

عزیز دلم تویی ، مهربانم ، همه هستی ام تویی !

عشق من تویی ، گل من ، همه زندگی ام تویی !

تویی زیباترین گل در  میان تمام گلها در گلستان باغ زندگی

تویی درخشانترین ستاره در میان تمام کهکشانها در آسمان زندگی

همدم من تویی ، بهترینم ، شیرینی لحظه هایم تویی !

همنفسم تویی ، زیباترینم ، فرشته قلبم تویی !

تویی لایق یک قلب بی ریا مثل قلب پاکت ...


تویی سرچشمه همه خوبیها مثل قلبت که مانند دریاییست پر از محبت و مهربانی !

همسفرمن تویی ، ای همیشه ماندنی ، آرزوی همیشه من تویی !

همزبان من تویی ، ای تو که با درد دلهای عاشقانه ات مرا به رویاها میبری !

همسفر با من بمان ، تنها نگذار مرا !

اسیر کن مرا در قلبت ، هیچگاه رها نکن مرا !


همسفر مرا دوست داشته باش ، عاشقم کن ، در حسرت عشقت نگذار مرا !

عزیز دلم تویی ، فدای قلب مهربانت ، همه هستی ام تویی !

همسفر ، همنفست دلش همیشه با تو است ، همنفس ، همسفرت تا آخر راه زندگی

با تو است !

ای همیشه یارم تویی عشق ماندگارم ...

عزیز دلم تویی ، گل من ، همه زندگی ام تویی !

همیشه کنارتم عزیز دلم


نوشته شده توسط عاشق تنها در یک شنبه 6 اسفند 1391

و ساعت 22:57


گل صداقت


 

شاهزاده با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.

وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود،

 

دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.

مادر گفت: تو شانسی نداری نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.

دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.

روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم،

کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد…

ملکه آینده چین می شود.

 

دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.

سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه

 

گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود ، گلی نرویید .

روز ملاقات فرا رسید ،دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار

زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .

لحظه موعود فرا رسید.


شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.

همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.

شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند :

 

 گل صداقت

همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود!


نوشته شده توسط عاشق تنها در شنبه 5 اسفند 1391

و ساعت 20:51


اعتراف عاشقانه


آنقدر خوبی که در یک لحظه عاشقت شدم ، عشق را با تمام وجود احساس کردم

و

اسیر قلب وفادارت شدم !

آنقدر مهر و محبت در دلت است که باور کردم مثل تو هیچکس در این دنیا نیست !

معنای وفا را برای بی وفایان معنا کردی و ثابت کردی که چقدر به عشقمان وفاداری !

یک آغاز دیگر با قلب پر احساس تو ، آغاز راه خوشبختی با تو ای همسفرم ، چقدر زیباست

و چقدر رویاییست !

آنقدر ساده و بی ریایی که مهرت در همان لحظه اول به دلم نشست !

مهرت مثل یک شبنم بر روی گل ، مثل بوسه ای از سوی تو ، چه عاشقانه به دلم نشست !

آغازی که گویا هیچگاه پایانی نخواهد داشت ، احساس نمیکنم لحظه تلخ جدایی را !

تو بهترینی ای مهربان ، تو برترینی در میان همه عاشقان !

این زندگی تا آخرش با تو بهار است ، این قلب بی طاقتم تا آخرش برای قلب پاکت است !

آنقدر برایم عزیزی که این دلم لحظه به لحظه آرزویش در کنار تو بودن است عزیزم

 دلم میخواهد آن لحظه که در کنارمی برایم با آن صدای مهربانت ، درد  دل های

 عاشقانه ات را بگویی و من نگاه به چشمهای مهربانت کنم و گوش کنم به

حرفهای شیرینت ، دستانت را بفشارم و بگویم که خیلی دوستت دارم !

چه زیباست آن لحظه که سکوت فضای عاشقانه ما را فرا میگیرد

لحظه ای

 که تو به چشمهایم خیره میشوی و من نیز با

صدای آهسته میگویم دوستت دارم و سکوت را با این کلام مقدس میشکنم !

اگر بگویم تا آخرش با تو هستم ، اگر بگویم که هیچگاه تو را تنها نمیگذارم باور میکنی ؟

باورش خیلی سخت است ، در این زمانه که دلهای بی وفا فراوان است

 اما تو ای همیشه ماندنی باور کن که  با تو میمانم تا آخر راه زندگی !

اگر بگویم جز تو هیچکس را در زندگی ام ندارم ، اگر اعتراف کنم که تنها

 تو را در قلبم دارم باور میکنی که من چقدر تو را دوست دارم ؟

باور کردنش سخت است اما امتحان آن مجانیست ،  قلبم را از سینه بیرون می آورم

 تا باور کنی که تنها تو درون آن هستی اما بعد از آن قرار ما بر سر مزار من است !

پس میخواهی باور کن ، میخواهی باور نکن اما به عشق پاکمان قسم باور کن که

 خیلی دوستت دارم ..... خیلی دوستت دارم .... خیلی دوستت دارم ....

 

عزیزم

M

 


نوشته شده توسط عاشق تنها در جمعه 4 اسفند 1391

و ساعت 21:57


بهترینم


تو آمدی و بهار زندگی ام فرا رسید

تو آمدی و کویر دلم ، تبدیل به دریایی از عشق و محبت شد

آمدی و خوشبختی را با خود بهمراه آوردی

تو همانی که من میخواستم ، تو همان آرزوی منی ای آرزوی من

با ورود تو به قلبم خوشبختی در زندگی ام تضمین شد و فرداها را

در کنار تو زیبا می بینم و می دانم با تو زندگی ام پر از

خاطره های شیرین و ماندگار خواهد بو
د

دستان گرمت را به من بده ، سرت را بر روی شانه هایم بگذار

و درد دلهای عاشقانه ات رادر گوشم زمزمه کن ای عشق من

می خواهم با تو همان مرد خوشبخت باشم ، همانی که برای

 رسیدن به تو خودش را به آب و آتش زده

اینک که تو را یافتم دیگر به جز خوشبختی مان هیچ آرزویی

 را از خدای خویش ندارم، ای تک ستاره آسمان تاریک قلبم خیلی دوستت دارم و

میخواهم تا آخرین لحظه نفسهایم تو راعاشقانه دوست داشته باشم

 و

به تو عشق بورزم و با عشق تو زندگی کنم

تو آمدی و به من نیروی عشق دادی تا با این نیرویی که

در وجودم است عاشقانه با تو زندگی کنم و به عشق تو در مقابل

 سختی ها و مشکلات زندگی بایستم

دوستت دارم ای تو که خزان سرد و بی روح دلم را تبدیل

 به بهار سبز عاشقی کردی عزیزم

ازمجنون قصه ها نیز دیوانه ترم


این قلب کوچک و پر از درد من فدای تو ، این قلب من بی ارزش است جانم فدایت

می خواهم با گرمی آن قلب عاشقت در این دنیای سرد زندگی کنم و به تو و عشق تو

افتخار کنم ... خوشبختم چون در کنار تو هستم ، امیدوارم به فرداها چون در قلب مهربان

تو هستم و زندگی ام را بیشتر از همیشه زیبا می بینم

 چون تو همان زندگی منی ای بهترینم

بیشتر از همه چیز و همه کس دوستت دارم و بعد از

 خدای خویش تو را می پرستم و عاشقانه از ته قلبم ، با صداقت

و یکرنگی و یکدلی فریاد میزنم

 

ای بهترینم خیلی دوستت دارم

 تا ابد و تا زمانی که خون در رگهایم جاری است با تو می مانم


نوشته شده توسط در پنج شنبه 3 اسفند 1391

و ساعت 13:4


قله عشق


مثل دیروز ، بیشتر از امروز دوستت دارم

نمیدانم فردا چه میشود ، اما فردا نیز بیشتر از امروز دوستت دارم

به امید فردا ننشسته ام زیرا امروز که با توام دیگر به فردا نیازی ندارم

امروز را میخواهم ، زیرا تو  در کنار منی ، من که همیشه گفته ام تو تا ابد مال منی

هنوز باور نداری که دنیای منی ، هنوز نمیخواهی بفهمی که تنها عشق منی

کور شوند چشمهایم اگر جز تو به کسی دیگر نگاه کنند

بشکند قلبم اگرجز تو برای کسی دیگر فدا شود ، نمیخواهم زندگی ام تباه شود

اینجا دیگر با تو آغاز یک زندگیست ، قلب من بی حضور تو پر از آشفتگیست

بیشتر از دیروز دلتنگت هستم و بیشتر از همیشه آرزوی من در کنار تو بودن است

راز خوشبختی همیشه با تو بودن است ، خوشبختم از اینکه تو را دارم

با تو بودن بهانه ایست برای نفس کشیدنم ، بی تو بودن یک سقوط است 

از قله خوشبختی ام

من که همیشه به عشق تو صعود میکنم به قله های خوشبختی

و

فتح میکنم قله عشق را

مثل دیروز ، بیشتر از امروز ، دوستت دارم

اگر فردا نیز زنده بمانم ، برایت میمیرم .... 

خیلی دوستدارم عزیزم

همیشه کنارتم

عاشق تنها


نوشته شده توسط کوه بی غم در پنج شنبه 2 اسفند 1391

و ساعت 13:2


هيچ كس


داستان عاشقانه


ادامه مطلب

نوشته شده توسط کوه بی غم در پنج شنبه 1 اسفند 1391

و ساعت 12:59



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by hasratdore ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




به وبلاگ من خوش آمدید از اینکه وبلاگه من را انتخاب کرده اید بی نهایت سپاسگزارم و ما رو در پر بیننده کردن وبلاگ راهنمایی کنی و اگر از مطالب من خوشتان نیومد بهم بگی تا عوضش کنم این وبلاگ حرف های دلمه خواستم یه جورای بهش بفهمونم که دوستش دارم اما منو باور نکرد و منو تنها گذاشت از خداوند متعال خواستارم هر جای دنیا باشه خوشبخت و در تمامی کاراش موفق باشه من هیچ وقت ناراحت نیستم شاید قسمت اینجوری بود من اینجا باشم اون اونجا




دلتنگی




عاشق تنها
کوه بی غم
كوه درد




تقدیم به تنها عشقم
گیربکس اتوماتیک
ابزار وبلاگ
غرب تهران
خرید لایسنس نود32
فروش
آیسان
ماشالله باختر
درمورد اقساط بندی مهریه
بزرگترین سایت عاشقانه|جوجو
تنهایی
شار رایگان
زینب
سمانه صمدی
بهار
همراهاول
آهنگ
عشق3
دل نوشته های پسرک تنها...
جمله های زیبا
ویکی ناز
دانلود فیلم
وبلاگ جدیدم
عشقولانه
آموزش زبان دات كام
سلنا گومز(selena gomez)
bekhatereshgam2
alone
قاطي پاتي
آتار من
http://1patog.ir/
زندگي بي تو معنا ندارد
ملودي ها
فزايش ترافيك و بازديد تاپ رنك
عشق ابدي ما
طلوع عشق
غريبه
شيدايي
پایگاه فرهنگی مذهبی علویون
سالي
عینک ریبن اصل
ترک سیگار
خرید شارژ ایرانسل
چت روم
عشق پاك يعني عشق من و تو
k-pop عشق من
ويلا
مشهد 2 رپ
باران
شرح من زندگي
ساکس و وی پی ان
عشقی
عشق یعنی سوختن شمع با پروانه
اس ام اس روز
كلوب مجازي فيستك
دختران دریا
آجی الناز
کلبه عشق
گل یاس
تکنوازنده عشق
انرژی درمانی
همه چیز در جوجیکا
عشق مرده
من آغوش تو را تمنا می کنم
عاشقانه هایتان شیرین
XoXo
dokhtaranedarya
سرزمین عشق
رویای خیس
خاطرات ما سه نفر
طلوع یک عشق
سایبرلند
عرضه محصولات طبیعی آرایشی و بهداشتی
خلوتگاه من
مر جعی برای سرگرمی شما
رویای خیس
امیر شیما
ss501story
عـــشق من چرا تنهایی
دلنوشته های تنهایی من
BEST MUSICS
دوباره زندگی
بلکــــــــــ� �ـــــلاو
بهانه های من
تنهام خیالت پیشمه
عاشقانه
الناز جیگری
وبلاگ عاشقانه
فرزانگان
زندگی عاشقانه
مترسکی تنها و غمگین
عشق غوغای عشق در دفتر عشق
تنهاترین
به روز باش
خودم
عنوانی ندارم چون اینجا همه چی درهمه
دختران آفتاب
گرافیک
کاسکو
به وبلاگ من خوش آمدید
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حسرت دوری و آدرس hasratdore.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا















»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 977
بازدید هفته : 1452
بازدید ماه : 2018
بازدید کل : 369198
تعداد مطالب : 1008
تعداد نظرات : 361
تعداد آنلاین : 1



Alternative content